انکار قتل بدتر از قتل است

به عنوان کسی که کارش رسانه است می توانم بگویم حجم ضدخبری که این روزها رسانه های نظام مقدس تولید می کنند به نحو اعجاب آوری زیاد است. پول فراوانی خرج می شود تا به ضرب تبلیغات همه چیز وارونه سازی شود و مردم باور کنند که آنچه این رسانه ها با انواع ترفندها به بازار رسانه ای می فرستند درست است. این خود می تواند ماده اولیه برای بسیاری از رسانه های منتقد و مخالف باشد تا دروغهای رسانه ای نظام را افشا کنند. در واقع یک کار ساده که من برای یک تلویزیون سبز طراحی کرده بودم و هنوز اجرایی نشده این است که هر روز منتخبی از برنامه های صدا و سیما صرفا با کامنتهایی که تحریفات انها را رو می کند بازپخش شود. برنامه های تبلیغاتی تلویزیون با همان میزان هوش و نبوغی درست می شود که در روشهای کیهانیان می بینیم. بنابرین اوراق سازی آن واقعا ساده است اما نیاز به برنامه ریزی و مانیتور کردن هر روزه و تداوم دارد تا مخاطب بداند که از این دستگاه دارد مرتبا دروغ می شنود. دوستی پیشنهاد می کرد که به جای اینهمه سایت سبز که خبرها را تکرار می کنند خوب است چند سایت هم راه اندازی شود تا فقط به افشای نظام دروغ پرداز بپردازد. مثلا به قول او می توان یک آنتی کیهان راه انداخت و خطاها و دروغهای عمد این روزنامه سابقا شریفه را بازنمایی کرد. همین طور در باره دیگر بنگاههای دروغ پردازی که امروز از فارس تا ایرنا را در بر می گیرد.

بهانه این یادداشت دیدن فیلمی بود که ظاهرا از تلویزیون نظام پخش شده است و گزارش مفصلی از ان را در ایرنا خواندم و روزنامه وطن امروز هم به  تبعیت از روشهای گوبلزی تیتر درشت صفحه اول روز دوشنبه خود را به همان اختصاص داده بود. یعنی همان فیلم که به انکار قتل ندا که به شمایل جنبش سبز تبدیل شده می پردازد و معتقد است ندا در ان فیلم نقش بازی می کرده است! – این مصداق دقیق فتنه ای است که از قتل بدتر است. گرچه تا اینجا نظام مقدس جز در مواردی که راه گریز نداشته – مثل مورد کهریزک یا قتل فروهرها- همه جا هر کاری که کرده انکار کرده و قدرت پذیرش مسئولیت کارش را نداشته است. بنابرین انکار قتل ندا هم در همان چارچوب سنتی نظام قرار می گیرد.

تحلیل فیلم پخش شده و ادعاهای آن کار جداگانه ای می طلبد و من از دوستان فیلم شناس ام مثل پرویز جاهد و مهدی عبدالله زاده و دیگران می خواهم که موضوع را دنبال کنند. اما در اینجا فقط مایل ام یک نکته ساده را در باره فیلمی که مورد حلاجی فیلسوفانه امنیتی های صدا و سیما قرار می گیرد متذکر شوم. و آن این است که در واقعیت امر لحظه مرگ ندا به روی بیش از یک دوربین ثبت شده است و آنچه اقایان می کوشند به ضرب استدلالهای لایتچسبک به خورد بیننده دهند  با آگاهی از دوربین دوم بر باد می رود. من فقط به یک مورد شاخص اشاره می کنم:

در فیلم صدا و سیما استدلال می شود که عکس مشهور ندا با دوربین عکاسی دیجیتالی گرفته شده که ما در یک لحظه دست عکاس آن را در فیلم می بینیم. یعنی دقیقه ۹ و ۲۳ که من تصویر آن را (ار روی نسخه ای که در سایت روشنگری آمده) در اینجا می آورم:


گوینده سعی می کند استدلالهایی ردیف کند که به مخاطب بقبولاند این عکس با فتوشاپ دستکاری شده است. دلیلی که می آورد از جمله این است که در فیلم  پیشانی ماهبانوی جنبش در لحظه عکاسی خون آلود است حال آنکه در عکس انتشاریافته نیست پس لابد با قتوشاپ پاک شده تا بنا به فکر سخیف امنیتی های خیلی باهوش ما چهره زیباتری از ندا به دست داده شود و تاثیر عکس در تبلیغات خصمانه علیه نظام مقدس بیشتر شود! 

اما واقعیت این است که این لحظه ای که خون از دهان و بینی ندای ما جاری می شود عکس نیست فیلم است و این فیلم روی دوربین دومی ثبت شده است که از نظر زمانی کمی جلوتر از خون آلود شدن پیشانی ندا به پیکر بیجان او می رسد. عکس از روی این صحنه فیلم برداشته شده که من تصویر آن را از روی فیلم می آورم همراه با لینک این فیلم دوم:

اما کاشفان صدا و سیما این عکس را با ادیت وارد فیلم اول می کنند تا اصالت آن را مخدوش کنند.

پرسشی که حتی اگر فرضیه رذیلانه آنها را بپذیریم همچنان پرسیدنی است این است که بسیار خوب ندا را شما نکشتید و استکبار جهانی کشت تا نظام مهرورز و خدمتگزار را بی آبرو کند. باقی جنایتها را چه کسی کرد؟ اینهمه شهید جوان و سبز را چه کسی کشته است؟ کشته های عاشورا را چه کسی کشت؟ زندانیان را چه کسی به قتل آورد؟ و البته روشن است که این نظام جز دروغ گفتن برای پوشاندن دروغ هایش جوابی ندارد. این نظام مظهر صفت کذاب است. و برای کذاب نجاتی نیست. ویل للمکذبین.

پس نوشت:
نامه آرش حجازی به صادق لاریجانی رئیس قوه قضایی را امروز دیدم. این بخش اش نشان می دهد که از هم روز اول کودتاچیان در تلاش بوده اند داستانی برای تکذیب ماجرا سر هم کنند: 
چهار روز تمام در تهران خون جگر خوردم و روز ۳ تیر ۱۳۸۸ از ایران خارج شدم تا برای ادامه تحصیل و نوشتن رساله ام به انگلستان برگردم. تصویر لحظه مرگ این دختر جهان را زیر پا گذاشت و دل میلیون ها انسان را به درد آورد. همزمان خبرگزاری فارس اعلام کرد که ندا زنده و در یونان است. آقای ضرغامی، رئیس صدا و سیما گفتند فیلم تقلبی است. کیهان گفت که خبرنگار بی بی سی عده ای را اجیر کرده که او را بکشند تا از او فیلم بگیرند. سفیر ایران در مکزیک اعلام کرد که سازمان سیا مسئول قتل نداست. بعد خبرگزاری فارس اعلام کرد منافقین او را کشته اند. و در تمام این مدت، فوران خون جوشان از دهان ندا از جلوی چشمان من دور نمی شد.

مطالب دیگر

استاد فلک دولتمند خال

به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و

افسانه هر ملیت یک دولت

صداهای قومیت‌گرایانه در ماه‌های اخیر بیشتر از همیشه شنیده می‌شود؛ صداهایی که رسانه‌ها و سیاست‌های معینی آن را بازتاب می‌دهند و طنین اغراق‌آمیزی به آن