نوسازی شاه و آخوند ندارد

همه علیه نوسازی می نویسند! خب همه که نه ولی مثل اینکه خیلی ها جا خورده اند که من نوشته ام مملکت در حال نوسازی و بازسازی است. خب هست. دروغ که نمی توانم بگویم. ممکن است به مذاق این یا آن رفیق دیده و نادیده خوش نیاید اما این دقیقا همان چیزی است که من می بینم در ایران امروز.

مثل اینکه این دست دوستان توقع دارند هر که رفت ایران و برگشت در تایید نظرات آنها بنویسد که بله مملکت بدبخت است و مردم بیچاره اند و در فقر دست و پا می زنند و از همین قبیل تصویرهای کلیشه ای. خب من اصلا مخالفتی نمی داشتم اگر سفر من هم همین ها را تایید می کرد. نکرد. به همین سادگی. من نمی گویم فقر نیست. می گویم نوسازی هست. هر دو را باید دید. حالا نوشته های من هم که تمام نشده است. اگر این اینترنت خانه وصل می شد باید هر شب می نوشتم و در کل نوشته هایم یک دیدی به دست می دادم از آنچه من در ایران یافتم. حالا کندتر می نویسم. ولی می نویسم.

من با این روحیه ایرانی که هرگز از وضع خود راضی نیست مخالفم. دلایل و نشانه هم زیاد دارم که ما مردم انگار غر زدن شده طبیعت ثانوی مان. خب بزنیم اما ببینیم که یک چیزهایی هم به دست آورده ایم و تغییراتی هم اتفاق افتاده است. قبلا فکر می کردیم تا شاه هست هیچ از پیشرفت های مملکت نباید گفت حالا هم فکر می کنیم تا این آخوندها را در-به-در نکرده ایم نباید حرفی از  اینکه خدانکرده ایران بهتر شده است بزنیم. ولی بهتر شده است. اگر این بهترشدگی را نبینیم چه را می بینیم؟

ما اهل انصاف و واقع-نگری باید باشیم چه آخوند باشد چه شاه. هدف ما پیشرفت ایران است چه آخوند سر کار باشد چه شاه. می دانم که این سخن برای خیلی گوشها سنگین است. کسانی که فکر می کنند اول باید شاه را انداخت بعد مملکت را درست کرد یا حالا فکر می کنند آمریکا بیاید آخوندها را براندازد بعد مملکت را درست می کنیم. من مخالف جدی این نوع اندیشه ها و گرایش های ایران-ویران-کن هستم.

خسته نشدیم از اینکه ایران را ویران می بینیم و می خواهیم؟ ایران هزار مشکل دارد که تازه وقتی قبول کردیم آبادش کنیم حق داریم برای حل اش نظرات بدهیم. من منکر مشکلات نشده ام. فقط چیزهایی مهمی را که اتفاق افتاده دیده ام و باز می گویم.

و آخر اینکه آنها که می گویند نوسازی کدام نوسازی بهتر نیست فکر کنند نوسازی به همین سبک بهتر است یا جنگی دیگر؟ بالاخره آن مملکت جاده خوب و پل و سد و مسکن و خیابانهای عریض و خانه های روشن می خواهد یا نمی خواهد؟ نظم و قاعده شهرنشینی می خواهد یا نمی خواهد؟ خب اینها امروز در ایران بهتر از ده سال پیش است. این بد است؟

من از نوسازی ایرانی دفاع می کنم چون از جنگ بیزارم. اگر قدر آنچه به دست آمده را ندانستیم آسان تن به ویران کردن و از دست دادنش می دهیم. ما اصلا عادت داریم به حیف و میل کردن. به ساختن و سوختن همان ساخته ها. اگر  فکر کردیم این نوسازی از ما نیست فکر می کنیم بگذار نباشد. اما مردم خردمند خطا را تکرار نمی کنند. عادات خود را به سمت پیشرفت بازسازی می کنند. نوسازی خوب است هر کس و هر گروه که کرده باشد. بگذارید این را اصل بدانیم که نوسازی فی نفسه خوب است فارغ از نظام سیاسی و هر دلیل و ارجاع ضد-نوسازی دیگر. کسی که به خاطر کراهت داشتن از نظام سیاسی واقعیت نوسازی را نبیند چه چیز واقعی را می بیند؟

مطالب دیگر

استاد فلک دولتمند خال

به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و

افسانه هر ملیت یک دولت

صداهای قومیت‌گرایانه در ماه‌های اخیر بیشتر از همیشه شنیده می‌شود؛ صداهایی که رسانه‌ها و سیاست‌های معینی آن را بازتاب می‌دهند و طنین اغراق‌آمیزی به آن