نوروز بازگشت به آغاز است. این حس ژرف در آدمی. همیشه می خواهیم برگردیم به منشا به سرچشمه به ابتدا به ریشه به نخستین به کودکی به آغاز. به خاک.
درخت رمز نوشدن است. درخت این قابلیت را دارد که هر بار که می میرد و برگ و بار فرو می گذارد دوباره شکوفه کند. شکوفه یعنی آغاز.
آدمی درخت بوده است. نبوده است با درخت نسبت نزدیک داشته است. کافی است درخت آدم و حوا را به یاد آورید. مشی و مشیانه اصلا درختچه ای بوته ای بوده اند – این آدم و حوای ایرانی-زرتشتی.
درخت رمز تجدید حیات است یا دقیق تر آنطور که میرچا الیاده می گوید تجدید شباب. آدمی می داند که بیمرگی و جاودانگی روزی او نیست. لاجرم درخت بودن نزدیک ترین چیزی است که می تواند خواست: تا هر بهار دوباره شکوفه کند جوان شود برگردد به آغاز.
نوروز و درخت رمزهای میل ژرف آدمی برای بازگشت است به آغازه ها. وارد شدن به چرخه زمان تجدید شونده. میل بی مهار آدمی است به بازگشتن به همان جا که از آن آغاز کرده است. یکی شدن با آغاز. الیه راجعون. و نه تنها آدمی که جهان. له ملک السموات و الارض و الی الله ترجع الامور. سیمای رمزآلود جهان بس بسیار دیگرگونه تر است از آنچه بدان عادت کرده ایم. نوروز رمز بازگشت است. و به این معنا مقدس ترین عید. اسطوره ای ترین.
استاد فلک دولتمند خال
به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و