مانیفست ایرانی وبلاگ

تازگیها ما ایرانی ها یک ویژگی جدید به ویژگی های منحصر به فرد خود اضافه کرده ایم: وبلاگ نویسی! من وبلاگ را جدی می گیرم و بر خلاف داریوش آشوری فکر می کنم در دقیقه اکنون وبلاگ نویسی مهمترین کاری است که ما ایرانیها می کنیم. آنچه در اینجا می نویسم شرح همین نکته است.

پیش از همه داستانکی می گویم که خود بسیار گویاست: روزی که وبلاگیون تصمیم گرفتند از “امروز” حمایت کنند قرار بود یکی از خبرنگاران انگلیسی زبان بی بی سی گزارشی در این باره بنویسد. او اندیشه حمایت از یک گروه یا ایده سیاسی از سوی گروهی از ایرانیان را طبعا درک می کرد اما چیزی که درست نمی فهمید دو چیز بود. یکی اینکه وبلاگ دقیقا چیست (!) و دیگر اینکه چرا وبلاگ در ایران و میان ایرانیان اینقدر اهمیت دارد که حرکتی در آن ارزش خبری پیدا می کند.

آدم غربی وبلاگ را شکلی از دهها شکل ارتباطی می شناسد که در دسترس او هست. وبلاگ ارزش منحصر به فردی برای او ندارد. در جامعه او آدم ها از صدها طریق دیگر با هم ارتباط می گیرند که وبلاگ جای درجه اولی در آن میان ندارد. بنابرین خیلی طبیعی است که بسیاری از مردم حتی تحصیلکرده ها و یا اهالی رسانه ها ندانند که وبلاگ چیست و به چه کار می آید. همین تنوع در ابزارهای رسانه ای افراد را میان این ابزارها تقسیم می کند و موجی از هجوم به یک ابزار معین درست نمی کند (شاید موبایل تا حدودی به دلیل ژانر آن استثنا کردنی باشد). اما در ایران و در میان ایرانیان، صحنه صحنه دیگری است.

وبلاگ ایرانی

وبلاگ ایرانی نوع خاصی از وبلاگ است که با کاربرد خاص آن شناخته می شود. در دقیقه اکنون وبلاگ بزرگترین آموزش دهنده رواداری، دموکراسی و نیز راه رشد فردیت است. آدم مدرن کسی است که به فردیت رسیده است. جامعه ایرانی به هر دلیلی که جای بحثش اینجا نیست آدمها را دو زبانه و دوگانه و دو شخصیتی تربیت کرده است. وبلاگ تا کنون بزرگترین ابزار آشکارسازی شخصیت، روراست بودن با خود و دیگران و آزادی بیان با صراحت هر چه تمام تر بوده است. می دانم که نام وب نویسان همیشه روشن نیست. اما مهم مایه ذهنی من و مای ایرانی است که در وبلاگها به نحوی بیسابقه بیرون ریخته می شود. این بی گمان آغاز فردیت یابی است. وبلاگ حقیقتا رسانه ای مدرن است.

کار وبلاگ آفریدن است و کشف کردن. کاری پرنشاط و به نحوی خلاق مشغول کننده. کاری خصوصی و اختصاصی که با دیگران تقسیم می شود یا برای “دیگری” انجام می شود. وبلاگ شما خود شمایید. ببینید: در وبلاگ همه چیز دست شماست. طراحی می کنی از طرح کلی تا نوع رنگ و نقش و نگار صفحه و حروف؛ دنیای انتخاب های شخصی ات را می سازی با همین طرحی که به صد زبان گویا و خاموش با خواننده حرف می زند، با لینک هایت به این یا آن سایت و موضوع، با نحوه انتخاب خبرت، با اولویتی که به بحث های پیرامون می دهی. و با زبانی که اختیار می کنی. وبلاگ جهانی شخصی است که ما با دست خود و از طریق انتخاب آگاهانه و علاقه مندانه خود می سازیم. این برای من ایرانی که همیشه از دنیای شخصی محروم داشته شده ام بسیار مهم است. ما با سیری در وبلاگ ها بروشنی می توانیم شکل گیری مجموعه های همگن از این جهان ها را ببینیم. همگنی هایی که باز از طریق انتخاب شخصی صورت گرفته است. و باز است برای همه ما تا همدیگر را و همسایگان را و غریبه ها را بشناسیم. این امکان منحصر به فردی است که وبلاگ در اختیار ما نهاده است.  

وبلاگ ما را برای رسیدن به فردیت تربیت می کند. ما در مقابل دیگران عریان می شویم برای اولین بار در تاریخ سده های اخیر خود – بی دروغ و ریا. من حتی بداخلاقی هایی را هم که در وبلاگ ها بویژه در پانوشته ها و نظرات خوانندگان می بینم به حساب همین می گذارم که شماری از ما تحمل این دریدن پرده دروغ را ندارند. آنقدر با دروغ زندگی کرده اند که از دیدن چهره بی نقاب وبلاگ نویس به خشم می آیند و به ناسزاگویی آغاز می کنند. ولی وبلاگ با همه این بداخلاقی ها، مهمترین رسانه ای است که به ما محدوده تنوع آرایمان را نشان داده و رواداری و تحمل اختلافاتمان را به ما آموخته است. من بارها از دموکرات منشی بسیاری از وب نویسان لذت برده ام. این یک گام حقیقی به پیش است.

وبلاگ نویسی و کتاب

اینها همه “کار” است و اندازه هایش را که در نظر آوری و سرعتی را که تا اینجا رسیده آنرا کاری کارستان می بینی. ممکن است که از نگاه “به درد بخور بودن” چیز دندانگیر در وبلاگ های ما کمتر پیدا شود اما وبلاگ با هنرهای دیگرش آنرا جبران می کند. شاید هنوز این طفل باهوش و مستعد به مرحله تولید به درد بخور نرسیده باشد ولی قطعا فردا در دنیای مجازی وبلاگ ها یا در دنیای واقعی خارج از آن چیزهای بدرد بخور بسیاری ناشی از آن دیده خواهد شد. 

نگاه ماکزیمالیستی به وبلاگ رهزنی می کند. مینیمالیده بهتر است. قیاس کار وبلاگ با رسانه کهنسال و باتجربه کتاب هم مع الفارق است به همین دلایل که شماردم. به علاوه، هیچ کتابی به مسائل مطروحه در وبلاگ ها نمی تواند بسرعت خود وبلاگ پاسخ دهد. این شتاب در نوشتن نیست. این سرعت متناسب با ماهیت این رسانه است. تاسف از وبلاگ نویسی مثل تاسف خوردن بر کار روزنامه نویسی است. روزنامه حیثیتی دارد جز کتاب. وبلاگ نیز. وبلاگ رسانه شخصی، روزنامه شخصی و بگو انتشارات شخصی است.

کتاب نوشتن دربستن است به روی خود به مدت یک سال و دوسال و گاه هفت و هشت سال. و در تنهایی با خود گفتگو کردن است. وبلاگ نوشتن، گفتگو با جمع است و نوشتن در حضور جمع.
آرامشی است در حضور دیگران. این بکلی یک ویژگی جدید است. وانگهی چون وبلاگ از یک نظر “با دیگران” نوشته می شود همیشه درک به روزتری از خواننده به نویسنده می دهد. بسیار کتابها هست که نویسنده برای دریافت نقد و نظری و واکنشی باید ماهها صبوری کند و گاه به دلایلی که می دانی و می دانیم نویسنده هرگز نقدی بر اثر خود نمی بیند. اما وبلاگ محل دایمی نقد است. این نیز کاملا تازه است.

وبلاگ بسیاری را نویسنده کرده است. عصر ما عصر همگانی شدن آموزش است. در آمدن انحصار دانش و نقد است از دست نخبگان و اشراف فکری. وبلاگ بهترین نمونه این همگانی شدن است. هیچ موسسه نشری با هر مقدار از سرمایه و علاقه و خواننده نمی توانست تمام نوشته های این نویسندگان را چاپ کند. این تنها اینترنت و فضاهای وبلاگی و بازار انعطاف پذیر آن بود که این امکان را ایجاد کرد تا هر کس دکان و غرفه ای و نمایشگاه کتاب و اثری داشته باشد. و مثل هر بازار دیگر شما با وبگردی است که جنس مورد علاقه خود و همجنس های خود را پیدا می کنید. البته بزرگی این بازار ممکن است سرگیجه آور باشد اما بزودی هر کس راسته خاص خود را پیدا خواهد کرد و دوستان راستان خود را.

محافظه کاری غریب ایرانی

امروز نمی توان در را به روی وبلاگ و وبسایت و اینترنت بست. جالب است که نخست بار این خصلت امروزی را حوزه های دینی ما بازشناختند. انبوه برنامه های کامپیوتری و سپس فضاهای اینترنتی و حتی سایت های اختصاصی مراجع از همین حوزه ها نشات گرفتند. شاید به این خاطر که روحانیون ما هوش ارتباطی بالاتری داشتند. روشنفکران ما شاید به دلیل عدم ارتباط مزمن با بدنه جامعه دیرتر این دقیقه را دریافتند و هنوز بسیاری از استادان دانشگاه و نویسندگان مدرن ما دارای سایت نیستند. هستند کسانی مثل یونس شکرخواه که سایت شان حتی کارکرد تابلوی اعلانات برای دانشجویانشان را هم پیدا کرده است اما آنها به تعداد انگشتان یک دست هم نیستند. روشنفکران و نخبگان نسل پیشین ما هنوز کتاب نویسی را در جامعه لاکتاب خوشتر می دارند. دست رد زدن پنهان یا آشکار آنها مرا به یاد محافظه کاری غریب ایرانی می اندازد که نخست تمام پدیده های مدرن ارتباط ( از سینما و رادیو و بعد تلویزیون و بعدتر ویدئو و اخیرا ماهواره و این سالها اینترنت و وب نویسی)  را پس می زنند و بعد از سر ناچاری یا آگاهی تاخیری می پذیرند.

کار مدرن ها از راه ناچاری نمی گذرد. مدرن ها واقع شناس اند و آینده نگر. قدرت تغییر و متناسب کردن شناخت اجتماعی و ارتباطی با واقعیت های تازه و کارشناختن و پیشگامی و هدایت و نفوذ از مجاری ذهن مخاطبان نو کار آنهاست. توصیه به این کنید و آن مکنید کاری در خور محافظه کاران منجمد شده است. نویسندگان مدرن با ورود جدی و فعال به عرصه های نو تاثیرگذارتر خواهند بود. 

یادداشتهای مرتبط: فاشگویان حلقه ملکوت؛ وبلاگ: سگالش در حضور دیگران؛  جای چه کسانی در وب خالی است؟ 
        
در وب: نقد آشوری بر وبلاگ نویسی، جستار
           مهدی خلجی، در دفاع از وبلاگ نویسی، کتابچه
           داریوش محمدپور، دعوت به مراسم وبلاگ اندیشی، ملکوت
           داریوش آشوری و جهان وبلاگی، ف.م. سخن
           وبلاگ فاصله نویسنده و خواننده را به حداقل می رساند، مجید زهری 
           وب لاگ چیست؟، دست نوشته های پراکنده    
           علی اصغر سیدآبادی، شانه های نحیف وبلاگ و اینهمه بار سنگین، هنوز 
           علیرضا دوستدار، وبلاگ: اجتماعی در هم تنیده و پر اتصال برای دانش سازی، پریشان بلاگ  
           سعید حنایی کاشانی، وبلاگ نامه ای در بطری!، فل سفه  
           یونس شکرخواه، وبلاگ و سایبر ژورنالیسم، دات 
           سعید حنایی کاشانی، وبلاگ و افسون زدایی از نویسنده، فل سفه
           حسن بشیر، وبلاگ، سلام اینترنی، شرق (۱۵ اکتبر)
           محمد علی ابطحی: وبلاگ نویسی در ایران، بی بی سی(۷ نوامبر)
     نیز: علی محمد نژاد، ویژگی های عام روزنامه نگاری اینترنتی، شرق(۸ اکتبر)

به انگلیسی: سایت کتاب مورد اشاره در یادداشت یونس شکرخواه: ما رسانه ها ( We the Media )؛ سایت سایبر ژورنالیسم
( در دات هم لینک دارد ) با گزیده ای مفصل از وبلاگ های به درد بخور ( CyberJournalist.net )؛ و نیز این سایت که از مباحثی در باره وبلاگ و ژورنالیسم خالی نیست ( Editorsweblog.org ). -امیدوارم دوستی که به دنبال ماخذهایی فرنگی برای مباحث وبلاگ می گشت ( نگاه کنید به نظرها) از این سایتها به سرنخهایی برسد. 

تازه ترین مطلب آکادمیک در باره وبلاگ ها در سایت مجله سیاست خارجی چاپ آمریکا انتشار یافته است: شبکه تاثیرگذاری ( Web of Influence) – لینک از طریق صبحانه (۴ نوامبر ۲۰۰۴). این مقاله خواندنی مطالعه ای است در روابط وبلاگ و سیاست و بررسی ژانر خاص رسانه وبلاگ بمثابه نوع تازه ای از ژورنالیسم/وقایع نگاری که بر سیاست و اندیشه سیاسی و  اطلاع رسانی سیاسی تاثیر گذاشته است. نویسنده که استاد علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو ست خود نیز وبلاگ می نویسد: ( Daniel Drezner )

دیگر: آیا آینده رسانه ها در وبلاگ ها ست؟ ( To Slog or Blog: Is the Future of Media in the Blog) -سایت مجله فورچون لینک از طریق دات (۵ نوامبر)

مطالب دیگر

استاد فلک دولتمند خال

به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و

افسانه هر ملیت یک دولت

صداهای قومیت‌گرایانه در ماه‌های اخیر بیشتر از همیشه شنیده می‌شود؛ صداهایی که رسانه‌ها و سیاست‌های معینی آن را بازتاب می‌دهند و طنین اغراق‌آمیزی به آن